- آن پایین چطور بود؟
- تاریک بود. تاریکِ تاریک.
- تو چه می کردی؟
- من شاعر بودم. شعر می گفتم.
- درباره ی چی؟
- گاهی در آن تاریکیِ محض تکه هایی از نور می افتاد روی در و دیوار و من چیزهایی می دیدم. من درباره ی چیزهایی که می دیدم شعر می گفتم.
- اما بیشتر شعرهای شما درباره ی زن است.
- زن ها همیشه روشن بودند. آن جا پر از زن بود.
عشق روی پیاده رو - هَل مِن مَحیص؟ - مصطفی مستور
داو آخر...برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 181