مهمانان ما غالباً هنرمند بودند. این خانه، برای آنها، جهان آشنای نوعی دیوانگی ملایم و معقول بود. سالها پیش، دورِ خویشاوندانِ بیشازاندازه بهقاعدهام را، که در زندگی چیز خیالانگیزی نداشتند، خط کشیده بودم.
...
امرنس هم چیزهایی را که قبلا برایش قابل فهم نبود پذیرفت، مثلا وجود عاطل و باطل ما و نیز این را که چهبسا نصف روز را در سکوت کامل میگذراندیم، درحالیکه یکیمان به سپیدارهای انتهای باغ زل میزد، و کاری نمیکردیم که قابل رویت باشد، ولی اصرار داشتیم که در حال کاریم.
در - ماگدا سابو
داو آخر...
برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 96