چنان دراز زمانی از جستن هدفی آرمانی برای زندگی دست شسته و آن را به جستجوی خوشیهای روز به روز محدود کرده بود که، بی آنکه رسماً به خود بگوید میپنداشت زندگیاش دیگر تا دم مرگ دگرگون نخواهد شد؛ از این هم بالاتر، از آن جا که دیگر هیچ اندیشهی والایی در ذهن خود سراغ نمیکرد، وجود چنین اندیشههایی را هم باور نداشت، گو اینکه نمیتوانست یکسره انکارشان کند. از این رو، عادت کرده بود به اندیشههای بیاهمیتی پناه ببرد که به او امکان میداد به کُنه چیزها نپردازد.
در جستجوی زمان از دست رفته 1 - طرف خانه سوان - مارسل پروست
داو آخر...
برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 86