و من جیغکشان گفتم: «وای، خدایا _ زندگی! کیست که بتواند یک دقیقهی آن را درک کند؟»
کاسل گفت: «زور بیخودی نزن. فقط وانمود کن میفهمی.»
از هم وا رفتم. گفتم: «این که گفتین – این نصیحت خوبیه.»
گهوارهی گربه – کرت ونهگات
داو آخر...
برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 112