زندگی در کتاب‌ها

ساخت وبلاگ

يک موجود واقعی را، هر اندازه هم که دوستی‌مان با او ژرف باشد، بيشتر به وسيله‌ی احساس‌هايمان درک می‌کنيم؛ يعنی که برای ما حالتی مات دارد. وزنه‌ی بی‌جانی است که حساسيت ما نمی‌تواند آن را بلند کند. اگر اتفاق بدی برايش پيش بيايد، تنها در بخش کوچکی از برداشت کلی که از او داريم ممکن است دستخوش اندوه شويم؛ از اين هم بيشتر، خود او هم تنها در بخشی از برداشتی کلی که از خودش دارد می تواند احساس غصه کند. ابتکار رمان‌نویس این بوده است که به جای چنین بخش‌هایی که روان ما نمی‌تواند آن‌جا نفوذ کند، به اندازه‌ی مساوی بخش‌هایی غیرعادی بنشاند، یعنی آنچه روان ما می‌تواند دریابد.

...

در طول یک ساعت ، طوفانی از همه‌ی خوشی‌ها و بلاهای شدنی در درون ما برپا می‌شود که در زندگی عادی سال‌های سال طول خواهد کشید تا برخی‌شان را ببینیم، و شدیدترین آن‌ها را هیچ‌گاه نخواهیم شناخت زیرا کندیِ پدید آمدن‌شان ما را از درک آن‌ها باز می‌دارد (بدین گونه در زندگی دل ما با زمان دگرگون می‌شود و این بدترین درد است؛ اما این را تنها در کتاب، در تخیل می‌بینیم: در واقعیت، تغییر آن مانند گونه‌گون شدن برخی پدیده‌های طبیعی چنان کند است که گرچه حالت‌های پیاپی دگرگون آن را می‌بینیم از دریافت خود حس تغییر معافیم).

 

 

در جستجوی زمان از دست رفته 1 - طرف خانه سوان - مارسل پروست

 

 

داو آخر...
ما را در سایت داو آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 139 تاريخ : شنبه 26 مرداد 1398 ساعت: 14:02