اما از بلوک به دلایل دیگری خوششان نیامد. پیش از همه، پدرم را از خودش رنجاند که با دیدن سر و تن خیس او با علاقه پرسیده بود:
«اِ، آقای بلوک، هوا چطور است؟ باران آمده؟ نمیفهمم، هواسنج که عالی بود.»
و پاسخی که از بلوک شنید این بود:
«مطلقاً نمیتوانم بگویم باران آمده یا نه، آقا. چنان بیرون از حیطهی عوامل ملموس زندگی میکنم که حواسم حتی زحمت ابلاغ آنها را به خودشان نمیدهند.»
در جستجوی زمان از دست رفته 1 - طرف خانه سوان - مارسل پروست
داو آخر...
برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 99