به یک معنی از گفتن رازش به او لذت می‌برد. چقدر ترس برش می‌دارد!

ساخت وبلاگ

گاهی اوقات نگاه سریعی به آن محیط منزه می‌انداخت، نگاهی چنان شوخ و دلنواز که بیننده بیم آن داشت که مبادا فتنه‌ای برانگیزد؛ اما پیش از آن‌ که مردی مجال تعجب بیابد یا به خود جرأت دهد، لب‌هایش به طور جدی آغاز لبخند گستاخ را فرو می‌نشاند و ظاهر سرد و «لیدی»وارش برمی‌گشت و کلمات مسیو دوتولی در گوشش زنگ می‌زد:

«یادت باشد دخترم... تو سرد و بی‌اعتنایی... دست یافتنی نیستی... همیشه دور از دسترس باقی می‌مانی... الهه‌ای هستی که به تنهایی در اولمپ خودت نشسته‌ای... هیچ‌کس نباید پیشت به خود جرأت  و جسارت بدهد... فقط باید از دور تو را ببینند و به احترام ستایشت کنند...»

 

 

لیدی ال - رومن گاری

 

 

داو آخر...
ما را در سایت داو آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : flast-turne بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 13 تير 1398 ساعت: 8:16