جریان آبی که تکهپارههای زندگی دورهی کودکیام را با خود برده بود کجا رفته بود؟...جواب هرکسی را که ناراحتت کند میدهی، حتی من. کاش داد میزدی، جیغ میزدی، اما فقط بلدی لبخند بزنی. کینهتوزترین آدمی ه, ...ادامه مطلب
به نظر میرسید که بیهودگی خوشبختیای را که خود راهش را مینماید میشناسد. زیبایی و نازکیاش حالتی جاافتاده داشت، چون سردیای که پس از حسرت به دل مینشیند. در جستجوی زمان از دست رفته 1 - طرف خانه سوان - مارسل پروست , ...ادامه مطلب
همهی عمرت رو توی مسیر پرپیچوخم یه لابیرنت گیر افتادی و به این فکر میکنی که چطور یه روز ازش فرار میکنی و اینکه چقدر اون روز قشنگ خواهد بود و با خودت فکر میکنی که فکر آینده باعث میشه که بتونی ادا, ...ادامه مطلب
شما به عمد یک موجود بینوا و یک عاجز سراپا رسوا را برای بررسیتان انتخاب کردهاید، زن کتکخوری را که بدنش سراپا کبود است، و تازه میدانید که این بیچاره از عشق مضحکش به شما میمیرد و با این حال فریبش میدهید فقط برای اینکه ببینید کارش به کجا میکشد. شیاطین (تسخیرشدگان) - فئودور داستایوفسکی , ...ادامه مطلب
انسان احتیاج دارد به تاریخی که باید باشد، امّا نیست. که شرح ز, ...ادامه مطلب
(علی) نمونه است، رهبر نیست؛ راهنما است، امام مبین است. امام مب, ...ادامه مطلب
من فکر می کنم هر کس در هر موقعیت می دونه که خوب ترین کاری که می تونه انجام بده چیه اما مشکل زمانی شروع می شه که آدم نخواد این خوب رو انتخاب کنه. در چنین صورتی او راه رو کمی محو کرده. اگه او در موقعیت دوم هم نخواد به خوب تن بده راه محوتر و تاریک تر می شه.روی ماه خداوند را ببوس - مصطفی مستورLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
کسی که افکار خود را علنی منتشر می کند، در واقع دارد خطر قانع شدن مردم نسبت به درستی عقایدش را می پذیرد و به بیان دیگر، او هم در ردیف افرادی قرار می گیرد که نیت تغییر دادن جهان را دارند. آهستگی - میلان کوندرا ,اندیشه,عمومی ...ادامه مطلب
اینشتین: باید خوشتون بیاد: به مواضع شما پیوستم!دوره گرد: اوه، مواضع من اون قدر منو غمگین می کنن که نمی تونم از پیوستن شما بهش خوشحالی کنم. در پیروزی خودم فقط شکست شما رو می بینم. خیانت اینشتین - اریک امانوئل اشمیت , ...ادامه مطلب
و اُوِه نمی تواند بگوید از چه رمانی خاموش شد. شاید از زمانی که در سر، شروع کرد با خودش به حرف زدن. شاید کم کم دارد دیوانه می شود.گاهی به این موضوع فکر کرده است. قضیه از این قرار است که می خواهد از حرف زدن دیگران با خودش جلوگیری کند، انگار وحشت داشته باشد مبادا صدای آن ها خاطرات سونیا را جا به جا کند. مردی به نام اُوِه - فردریک بَکمَن , ...ادامه مطلب
تو به من گفتی که من بی ناموس شده ام. خب، این درجه ای است که تو نمی توانی به آن برسی. اگر تمام عمرت هم به دنبال دسته ی بی ناموس ها بدوی و شاگردی کنی هرگز به آن مقام نائل نخواهی شد، چون برای رسیدن به آن باید زن خوشگل داشت! زن نانوا - مارسل پانیول , ...ادامه مطلب
هم او و هم کیوان مبتلا به یک جور پشت گوش اندازی مفرط بودند و می توانستند انجام هر کاری را به روزهای بعد موکول کنند. لادن یک بار برایش درد دل کرده بود که بعضی چیزها تاریخ انقضا دارند اما کیوان این را نمی فهمد. گفته بود: «کیوان می تونه سال ها تو بلاتکلیفی زندگی کنه. مسخره ست. نه؟» گرمازدگی - بی سر و پا - فرشته احمدی ,تاریخ انقضای قرص,تاریخ انقضای پاسپورت,تاریخ انقضای رنگ مو,تاریخ انقضا,تاریخ انقضا به انگلیسی,تاریخ انقضا داروها,تاریخ انقضای لاستیک,تاریخ انقضا لاستیک,تاریخ انقضا لاستیک خودرو ...ادامه مطلب