داو آخر

متن مرتبط با «سوز دل زینب» در سایت داو آخر نوشته شده است

از آنجا که ترانه‌اش را از بریم، و کلمه کلمه به دل سپرده‌ایم

  • در گذشته آرزو می‌کردیم دل زنی را که عاشقش بودیم به دست آریم، بعدها، همین حس که دل زنی با ماست می‌تواند برای عاشق کردن‌مان به او بس باشد....در این دوره‌ی زندگی، پیش‌تر چندباری دچار عشق شده‌ایم؛ و او دی, ...ادامه مطلب

  • عاشقی کار دل مصلحت‌اندیشان نیست

  • پرسی پیر هرگز قادر نبود بر ایمان عمیقش بر اینکه نویسندگی و به‌ویژه شاعری حرفه‌ای پوچ و بی‌معنا است غلبه کند؛ و پیوسته از خود اندکی شرمناک بود و آرزومند بخشایش. نکته‌ی رقت‌انگیز این بود که پرآوازه‌ترین اثرش کتاب غزل‌های عاشقانه بود، اما این‌که چگونه کسی می‌تواند امیدوار باشد که از رموز عشق سر دربیاورد و در عین حال معزز و محترم بماند از حیطه‌ی درک لیدی ال بیرون بود.  لیدی ال - رومن گاری  , ...ادامه مطلب

  • آزمون روانی جوانی دلزده و از همه چیز بیزار :)

  •   شما به عمد یک موجود بینوا و یک عاجز سراپا رسوا را برای بررسی‌تان انتخاب کرده‌اید، زن کتک‌خوری را که بدنش سراپا کبود است، و تازه می‌دانید که این بیچاره از عشق مضحکش به شما می‌میرد و با این حال فریبش می‌دهید فقط برای این‌که ببینید کارش به کجا می‌کشد. شیاطین (تسخیرشدگان) - فئودور داستایوفسکی  , ...ادامه مطلب

  • دلیل محکومیت

  •   چاپلین: مثلا در این مورد که مِید با کاترین و مارگریت و میشل مقدس به فرانسه صحبت نموده کاملا نادیده گرفته می شود، در صورتی که این یکی از موارد بسیار ضروری و لازم برای محکوم کردن او به نظر می رسد. بازپرس: آیا به راستی شما معتقدید که می بایستی ایشان با او به لاتین صحبت کنند؟ کاچون: نه، او معتقد است که باید به انگلیسی با او گفتگو کنند. چاپلین: بدیهی است جناب لرد. ژاندارک - جرج برنارد شاو , ...ادامه مطلب

  • غمم از زیستن بی تو در این لحظه ی پر دلهره است.

  •   همه ی ما از مرگ می ترسیم، ولی ترس عده ی زیادی از آدم ها این است که مرگ سراغ یک نفر دیگر برود. همیشه بزرگ ترین وحشت این است که مرگ ما را جا بگذارد، و ما تنها و بی کس باقی بمانیم. مردی به نام اُوِه - فردریک بَکمَن , ...ادامه مطلب

  • دلتنگی های پر لحظه

  •   وقتی آدم یک نفر را از دست می دهد، دلش برای خیلی از نکته های کوچک تنگ می شود؛ برای خنده هایش، این که چگونه در خواب خودش را از یک دنده، روی دنده ی دیگر می انداخت، یا این که آدم دیوار را به خاطر او رنگ می زد... مردی به نام اُوِه - فردریک بَکمَن , ...ادامه مطلب

  • که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

  • داو (لغت نامه دهخدا) :نوبت بازی نرد و شطرنج،نوبت باختن نرد و قمار وبازی های دیگر.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاهل نظر دو عالمدر یک نظر ببازندعشق است و داو اولبر نقد جان توان زد"حافظ"ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــداو آخرنام رمانی علمی - تخیلینوشته ی برزو سریزدیبرای رده ی سنیکودک و نوجوان است.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ, ...ادامه مطلب

  • چه ناله ها که رسید از دلم به خرمن ماه

  •   پشت سر فریبگاه فتنه خیز کوفه است و پیش رو شهر شوم شام. پشت سر، خستگی و فرسودگی است و پیش رو التهاب و اضطراب. کاش کوفه، نقطه ختم مصیبت بود. کاش شهری به نام شام در عالم نبود.     آفتاب در حجاب - سید مهدی شجاعی    ,چه ناله ها که رسید از دلم به خرمن ماه ...ادامه مطلب

  • دل زینب...

  •   خواهر اگر تعداد موهای سپید برادرش را نداند که خواهر نیست. خواهر اگر عمق چروک های پیشانی برادرش را نشناسد که خواهر نیست. تازه اینها مربوط به ظواهر است. این ها را چشم هر خواهری می تواند در سیمای برادرش ببیند. زینب یعنی شناسای بندهای دل حسین، یعنی زیستن در در دهلیزهای قلب حسین ، عبور کردن از رگ های حسین و تپیدن با نبض حسین. زینب یعنی حسین در آینه ی تأنیث. زینب یعنی چشیدن خار پای حسین با چشم. زینب یعنی کشیدن بار پشت حسین، بر دل.     آفتاب در حجاب - سید مهدی شجاعی    ,دل زینب گشته طوفانی,امان از دل زینب,سوز دل زینب,درد دل زینب,وبلاگ دل زینب,دل نوشته زینب,تپشهای دل زینب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها