آوازهای اندوه

ساخت وبلاگ
 

- آن پايين چه كار ميكردی؟

- من آواز می خواندم. من خواننده بودم.

- چه می خواندی؟

- آوازهای اندوه. ما آن پايين داشتيم از غصه دق می كرديم. ما فكر كرديم تا ابد آنجا گير كرده ايم.

- اندوهِ چي؟

- اندوهِ دوری. ما تنها بوديم. از تنهايی می ترسيديم. از تنهايی و ترس گريه مان می گرفت. جيغ می كشيديم. ضجه می زديم. بعد ناله را با موسيقی مخلوط كرديم، شد آواز.

 

عشق روی پیاده رو - هَل مِن مَحیص؟ - مصطفی مستور

داو آخر...
ما را در سایت داو آخر دنبال می کنید

برچسب : آوازهای, نویسنده : flast-turne بازدید : 169 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 15:19